سلااااااااام سلااااااااام سلااااااااام سلااااااااام خوبید؟ منم خوبم! جونم براتون بگه که دیروز ظهر رفتیم بازار.موبایل.کرج و پیمان برام یه تبلت خرید موبایل و تلفن و لپ تاپ و.بصورت فجیعی گرون شده میگن همش بخاطر کرو.ناست که از وقتی اومده چون دیگه این چیزا وارد نمیشه و مرزها بسته است باعث شده قیمتشون خییییییییییییییلی بره بالا .ما یه لنو.وو خریدیم که قیمتش سه تومن بود و با تخفیف هایی که از فروشنده گرفتیم خود تبلت دو و پونصد برامون دراومد که یه رم صد تومنی با یه قاب و گلس صدو بیست تومنی براش انداختیم که در کل دو میلیون و هفتصد و بیست تومن برامون دراومد.خلاصه کلام اینکه ما ارزانترین تبلت موجود تو بازارو گرفتیم دیگه بقیه شون بالای پنج و ده بودند و لپ تاپ ها هم که ارزونترینش یازده میلیون بود یعنی از یازده شروع می شد و دیگه یه چیز تاپ ممکن بود بیست سی تومن دربیاد.خلاصه که کم گرونی تو این مملکت داشتیم کرو.نا هم مزید بر علت شد.دقیقا یاد اون ضرب المثل ترکی می افتم که میگه تو بیشه گرگ خیلی کم بود یکی هم با قایق اومد(مشه ده گورد آزییدی بیریده گمی نن گلدی) !!! .بعد از خرید تبلت هم اومدیم بیرون یک بارون تندی می اومد که بیا و ببین آسمون هم سیاه سیاه شده بود طوریکه من شک کردم که الان چه موقع از روزه؟ نکنه آفتاب غروب کرده؟!یه لحظه از خودم پرسیدم خدایا ما مگه کی اومدیم بیرون که به این زودی شب شد؟!خلاصه که اوضاعی بود یه خرده جلو پاساژه وایستادیم گفتیم شاید بارون بند بیاد دیدیم نه بابا کلا همچین قصدی نداره برا همین دیگه راه افتادیم چترم همراهمون نبود چون اصلا موقع اومدن هوا آفتابی بود و آدم اصلا فکر نمی کرد بارون بیاد اونم به این شدت! .خلاصه راه افتادیم و تو همون دو ثانیه اول هم آبکش شدیم.دیگه با همون حالت خیسی رفتیم یه خرده هویچ و فلفل دلمه و سیب زمینی و این چیزا از یه سوپر میوه گرفتیم و اومدیم بیرون دیدیم بارون نه تنها بند نیومده که تندتر هم شده یه خرده همینجوری زیر بارون رفتیم تا اینکه بارون بند اومد و بقیه راهو تا برسیم خونه آفتاب زد.خلاصه اینجوریا دیگه خواهر اینم از تبلت خریدن ما زیر رگبار تند بهاری.راستی ورد(word) و این چیزا رو همونجا گفتم ریختند تو تبلت و تا ایشالا ببینم میشه با همین تبلت کارهای پایان ناممو انجام بدم یا نه! این پایان نامه ما هم بخاطر کرو.نا به مشکل خورده و همینجوری پا در هوا مونده و نمی دونیم چیکار باید بکنیم پایان نامه من تحقیق روی صفات شخصیتی صدو پنجاه نفر از بچه های دبیرستان تیزهوشانه و الانم مدارس بسته است و کلا ما دسترسی به آزمودنیهامون نداریم که بخوایم کاری بکنیم دانشگاه هم که کلا قبول نمی کنه واحدهای مارو حذف کنه و بذاره برا ترم بعد, میگه واحداتون ثبت شده و حذفش کنید شهریه تون می ره پی کارش و ترم بعد دوباره باید شهریه بریزید.خلاصه که همه جا به فکر جیب خودشونند و انگار نه انگار که تو این اوضاع باید یه فکری هم به حال ما بکنند که نه راه پیش داریم نه راه پس( نه می تونیم بنویسیمش نه می تونیم حذفش کنیم،).اوضاع کاملا شیر تو شیره و این وسط ما هم گیر افتادیم. اینم از پایان نامه نوشتن ما خب دیگه من برم یه خرده با تبلت جدید ور برم ببینم چی به چیه شمام مواظب خودتون باشید .راستی پیمان هم با پیام رفته تهران (اینم گفتم بگم که از احوالات پیمان هم بی خبر نمونید و بدونید که کجاها می ره و با کیا می گرده هاهاهاهاها) خب دیگه من رفتم از دور می بوسمتون بوووووووووووووووووس فعلا باااااااای

☘️گلواژه

آیا کسی که خوب نمی بینه با اونی که خوبیهارو نمی بینه برابره؟؟؟!!!

#دیالوگی ماندگار از فیلم تلویزیونی عمه ماه منیر# 

 


مشخصات

آخرین جستجو ها