سلااااااام سلااااام سلااااااام سلاااااااام خوبید؟منم خوبم!جونم براتون بگه که دیروز ساعت هشت و نیم پریدیم تو ماشین و راه افتادیم سمت اون خونه، رسیدیم اونجا اول رفتیم مخابرات و یه خط تلفن ثبت نام کردیم خط تلفن اونجا به اسم شوهر اون زنه که خونه رو ازش گرفته بودیم بود و اونم بخاطر اختلافی که با زنش داشت و زنه موقع طلاق اون خونه رو بابت مهریه اش به زور ازش گرفته بود نیومد به اسممون بزنه و مجبور شدیم خودمون یه دونه بنویسیم بعد از مخابرات هم رفتیم یه پیشخوان.دولت و پیمان شماره اشو داد که قبض برق به اون شماره بیاد اونو که درست کردیم اومدیم از یه پسره که کنار خیابان بساط کرده بود سه کیلو لوبیا سبزو دو کیلو بادمجون و یه خرده فلفل و دو تا هم گل کلم گنده و یکی دو کیلو هم سیب گرفتیم خیلی قیمتاشون نسبت به کرج مناسب بود مثلا ما کرج سیبو می گرفتیم پنج و پونصد اونجا سه و سیصد بود لوبیا سبزو سه و پونصد می گرفتیم اونجا دو و نیم بود خلاصه خیلی ارزون بود گل کلم رو هم گرفتم گفتم خردش کنم با فلفل دلمه بریزم تو آب خیارشور که تموم شده بود و سبزیجات و سیر و فلفلش مونده بود و طعمش هم بد نبود بکنمش ترشی کلم که پیمان دوست داره (یعنی فک کنم با این کارای من دنیای ترشیجات دچار تغییر و تحول بزرگی میشه که تا حالا اتفاق نیفتاده!!کی تا حالا آخه با آب خیار شور ترشی درست کرده جز من ؟؟؟) خلاصه با فکر این خلاقیتها اون خریدارو کردیم و رفتیم خونه!قرار بود از اداره برق بیان کنتورو ببینند و قبض صادر کنند برا مستاجر که پریروز درخواستشو داده بود تا ظهر هرچی منتظر شدیم نیومد زنگ زدیم به مستاجره گفت شاید فردا بیان پیمان هم گفت فردا ما نیستیم باید بریم تهران یه کاری داریم بگو پس فردا بیان اونم گفت باشه (صبح که برا کاری رفته بودیم شهرداری از نمایندگی.ایرا.ن .خود.رو زنگ زدند که ماشینتون اومده و برید احرا.ز.سکو.نت کنید تا پلاک براش صادر بشه و تحویلتون بدیم ما اصلا باورمون نمی شد فکر می کردیم دوربین مخفیه چون دعوتنامه اش که اومد پولو ریختیم تحویلشو چهار ماه بعد زده بودند تازه می گفتند چهار ماه می گن ولی زودتر از شش ماه تحویلش نمی دن که اونم می افتاد اسفند ماه .حالا که یه ماه نشده زنگ زده بودند تعجب کرده بودیم ایرا.ن .خود.رو جدیدا زرنگ شده اونم چه جورررر!!!) بعد از اینکه دیگه خیالمون از نیومدن اداره برقیه راحت شد گرفتیم یه خرده چرت زدیم! وسط هال حصیر انداخته بودیم با یه زیلو روش و دوتا هم بالش کوچولو با یه پتو مسافرتی که تو ماشین داشتیم! یه ساعتی خوابیدیم و بعدش بلند شدیم من لوبیاهارو همونجا تو حیاط سرو تهشو زدم و پاک کردم و ریختم تو نایلون گفتم دیگه شب رفتیم خونه می شورمشون آبشون که رفت خردش می کنم و می ذارم تو فریزر، پیمان هم قفل درهارو عوض کرد و بعدش ساعت پنج اینجورا پیمان گفت جوجو بپوش بریم از قفل سازه قفل درو بگیریم و از کوروش هم یه بسته قند و شکر و یه اسپری سوسک.کش بگیریم و بعدشم بریم دو تا ساندویچ.فلا.فل بگیریم از سر کوچه و بیاییم خونه بخوریمش مردیم از گشنگی!گفتم باشه و لباس پوشیدم و پریدیم تو پسرک(اسم ماشین پیامو گذاشتیم پسرک،ماشین خودمون اسمش گل پسره همچنان)رفتیم اول قفلو گرفتیم بعد رفتیم از کوروش اون وسایلو گرفتیم و بعدشم برگشتیم از سر کوچه ساندویچ و نوشابه گرفتیم و اومدیم خونه و نشستیم خوردیم و بعدش پیمان قفله رو بست و دو تا نسکافه داشتیم آب جوش آوردم دو لیوان و اونارو خوردیم و بعد درو پنجره هارو بستیم و پیمان داخل خونه رو اسپری زد تا مگسها و مورچه ها و سوسک و این چیزا اگه باشه بمیرند و اومدیم سوار شدیم و برگشتیم کرج ساعت هشت و نیم رسیدیم من دیگه لباسامو که درآوردم سریع پریدم لوبیاهارو شستم دادم پیمان خردش کرد و خودم هم همچنان که گوشم به سریال .ستا.یش بود تو آشپزخونه کلمهارو شستم و ترشی مذکورو درست کردم و بعدش رفتم آرایش صورتمو شستم و اومدم یه خرده روغن نارگیل زدم به صورتم و نشستم یه خرده کتاب خوندم و بعدشم سه قسمت آخر سریال.هیو.لارو گذاشتیم و میوه و چایی خوردیم و اونو نگاه کردیم تا اینکه وسط سریال خواب بهمون غلبه کرد و خاموش کردیم و مسواک زدیم و گرفتیم خوابیدیم امروزم صبونه خوردیم و ساعت ده راه افتادیم رفتیم زیر پل .فر.دیس پیامو سوار کردیم و رفتیم تعویض. پلا.ک ورد.آورد تا پیمان کارای احر.از .ستو برا ماشین انجام بده پیمان گذاشته بود تو این چهار ماهی که تا تحویل ماشین وقت داشتیم یه خونه تو تهران یا بخره یا اجاره کنه تا بتونه مدارک اون خونه رو به تعو.یض پلا.ک بده تا پلاک تهرانشو بگیره ولی از اونجایی که زودتر زنگ زدند نشد اینکارو انجام بده امروز رسیدیم تعو.یض پلا.ک با پیام رفتند پیش این دلالهایی که اطراف اونجا بودند و یه پولی می گرفتند و مدارک .جعلی می زدند که یارو بتونه پلاک تهران بگیره باهاشون حرف زدند اونام گفتند یه میلون می گیرند و این کارو می کنند از اونجایی هم که امروز پلیس ریخته بود اونجا و دوتاشونو گرفته بود از ترسشون هیچکدوم حاضر نبودند انجام بدن و منم به پیمان گفتم آخه چه کاریه پلاک پلاکه دیگه یه تومن بدی که چی بشه آخه؟مگه پول مفت داری؟ اونم گفت نه آخه می خوام پلا.ک خودمو بگیرم و نمی دونم از پلا.ک کرج بدم می یاد و دهاتیه و از این حرفها گفتم جمع کن بابا مثلا تو مردی مرد که دیگه نباید از این سوسول بازیها دربیاره انگار دختره داره از این اداها درمی یاره اونم یه خرده سکوت کرد و منم گفتم برو فعلا همین کرجو بگیر بعدا که خونه خریدی اونجا برو عوضش کن پلا.ک تهرانو بزن اونجوری اصولی و قانونی هم هست حالا می دی این دلالها یه چیزی جعل می کنند و ما هم شانس نداریم بعدا می فهمند و میشه سو سابقه برات و حالا بیا درستش کن اونم گفت راست می گی رفت پرسید گفتند وقتی آدرستونو عوض کردید می تونید مدارک بیارید و پلا.ک تهران بگیرید و این پلاکو عوضش کنید صدو پنجاه و هفت تومن هم هزینه داره منم گفتم بیاااااا صدو پنجاه و هفت تومن کجا و یه میلیون کجا؟اونم گفت راست می گی و رفت مدارک کرجو دادو برگه احرا.ز سکو.نتو گرفت و اومد سوار شدیم و راه افتادیم سمت کرج که ببریم بدیمش به نمایندگی تا ترتیب تحویلشو بدن الانم تو ماشینیم و تازه رسیدیم کرج و فعلا تو ترافیکیم و منم دارم از گشنگی هلاک می شم و هلاک هلاک دارم اینارو می نویسم و پیمان و پیام هم جلو دارند باهم حرف می زنند من عقب نشستم 

 

 

 

 

 

 

 


مشخصات

آخرین جستجو ها